نوشته شده توسط : رها

وعده دادم که به تو سر نزنم

برسم تا دم در در نزنم

قول دادم به غزل های خودم

زل به چشمان تو دیگر نزنم

مطمئن باش،خیالت راحت

گله ای از تو به دفتر نزنم

این چه رسمیست که باید یک عمر

حرف خود را به تو آخر نزنم

برو ای عشق برو تا این که

روی دستان تو پرپر نزنم

 



:: بازدید از این مطلب : 1090
|
امتیاز مطلب : 213
|
تعداد امتیازدهندگان : 68
|
مجموع امتیاز : 68
تاریخ انتشار : 14 / 7 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

اولش فکر نمی کردم،که دلم رو برده باشه

یا دلم گول چشای،روشنش رو خورده باشه

اما نه گذشت و دیدم،دل من دیوونه تر شد

به تو گفتم و دلت،از قصه ی من با خبر شد

آخ که چه لذتی داره،ناز چشماتو کشیدن

رفتنه یه راه دشوار،واسه هرگز نرسیدن

می دونم دوسم نداری،مثه روزای گذشته

من خودم خوندم تو چشمات،یه کسی اینو نوشته

می دونم فرقی نداره واست عاشق بودنه من

می دونم واست یکی شد،بودنو نبودنه من

اما روح من یه دریاست،پر از موج و تلاطم

ساحلش تویی و موجاش خنجرای حرف مردم



:: بازدید از این مطلب : 869
|
امتیاز مطلب : 196
|
تعداد امتیازدهندگان : 58
|
مجموع امتیاز : 58
تاریخ انتشار : 8 / 7 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یلدا


ماييم و چند خاطره از جنس يک گناه
ماييم و چند سطر پريشاني سياه
پيوند مي خورند تمام دقيقه ها
با گريه هاي در به دري، آه پشت آه
آن قصه سالهاست به پايان رسيده است
ما را رها نمي کند اين بغض گاه گاه

این مدلی برم اونجا خوبه رها؟؟؟؟؟

دیگه شناخته نمی شم!!!!!!

رهااااااااااااااااااااااا!!!!!

اصلاً برم

یا نرم بهتره؟؟؟؟

چیکار کنم؟؟؟؟؟؟



:: بازدید از این مطلب : 842
|
امتیاز مطلب : 473
|
تعداد امتیازدهندگان : 168
|
مجموع امتیاز : 168
تاریخ انتشار : 8 / 7 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یلدا

از نگات ترانه ی من آب میشه

نباشی نقّاشیام خراب میشه

واسه اُسکارِ طلاترین نگاه

همیشه چشم تو انتخاب میشه

ناز و لبخند و صدات هارمونیه

نفست هزارو یک سمفونیه

اون ستاره هایی که کوچکترن

همش از خدا میپرسن این کیه؟

اورستِ آرزوهای منی

تو نیاگارای رویای منی

یه نفر میتونه یه دنیا باشه

آخه تو تمام دنیای منی

مگه میشه تو رو داشت و غصه خورد

مگه میشه جلوی چشات نمرد

مگه میشه واسه ی داشتن تو

سر عشق و آبرو قسم نخورد

بیا با دسات نگامو بنویس

قصه ی ترانه هامو بنویس

بنویس با یه اشارت میمیرم

شدّت عاشقیامو بنویس

بیشتر از عشق و خدا دوسِت دارم

من یه جور دیگه جدا دوسِت دارم

عشق تو یه اتفاق ساده نیست

من نمی دونم چرا دوسِت دارم

مگه از تو بهترم پیدا میشه

مگه عشقت تو ترانه جا میشه

خدا قصه ی ما رو با هم نوشت

کی دیگه بالاتر از خدا میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

گاهی پیامی,تماسی,چیزی...

مگه چی ازت کم میشه؟؟؟؟؟

رها خیلی سخته کنترل کردن احساسات...کاش این کارو نمی کردم......هیچوقت

 



:: بازدید از این مطلب : 1103
|
امتیاز مطلب : 170
|
تعداد امتیازدهندگان : 55
|
مجموع امتیاز : 55
تاریخ انتشار : 7 / 7 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

شوق پرکشیدن است در سرم قبول کن
دلشکسته‌ام اگر نمی‌پرم قبول کن

این که دور دور باشم از تو و نبینمت
جا نمی‌شود به حجم باورم، قبول کن

گاه، پر زدن در آسمان شعرهات را
از من، از منی که یک کبوترم قبول کن

در اتاق رازهای تو سرک نمی‌کشم
بیش از آ‌نچه خواستی نمی‌پرم،‌ قبول کن

قدر یک قفس که خلوتت به هم نمی‌خورد
گاه نامه می‌برم می‌آورم،‌ قبول کن

گفته‌ای که عشق ما جداست،‌ شعرمان جدا
بی‌تو من نه عاشقم، نه شاعرم،‌ قبول کن

آب …
وقتی آب این قدر گذشته از سرم
من نمی‌توانم از تو بگذرم،‌ قبول کن



:: بازدید از این مطلب : 916
|
امتیاز مطلب : 175
|
تعداد امتیازدهندگان : 55
|
مجموع امتیاز : 55
تاریخ انتشار : 3 / 7 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

یلداااا!!فردا یونی آیا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!!!!!

 

بگذشت در فراق تو شب های بیشمار

هر شب در این امید که فردا ببینمت

 

ولی امشب در این امید که دیگر نبینمت!!


ولی آخر تو بگو با دل عاشق چه کنم؟
یاد من هست، طلب عشق ز هر کس نکنم
گو تو آخر که نه انصاف و نه عدل است و نه داد
دل دیوانه من بهر که افتاده به خاک؟؟؟؟



:: بازدید از این مطلب : 812
|
امتیاز مطلب : 167
|
تعداد امتیازدهندگان : 51
|
مجموع امتیاز : 51
تاریخ انتشار : 2 / 7 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یلدا

از اين زندگيه خالي,منو ببر به اون سالي


که تو اسممو پرسيدي,به روزي که منو ديدي


به پله هاي خاموشي که, با من روبرو ميشي


يه جور زل بزن انگاري, نميشه چشم برداري


منو ببر به دنيامو, به اون دستا که ميخوامو


به اون شبا که خندونم, که تقديرو نمي دونم


از اين اشکي که ميلرزه, منو ببر به اون لحظه


به اون ترانه ي شادي, که تو ياد من اُفتادي


به احساسي که درگيره, به حرفي که نفس گيره


از اين دنيا که بي ذوقه, منو ببر به اون موقع


منو ببر به دنيامو, به اون دستا که ميخوامو


به اون شبا که خندونم, که تقديرو نمي دونم


از اين دوريه طولاني, منو ببر به دوراني


که هرلحظه تو اونجايي, زير بارون تنهايي


منو ببر به اون حالت, همون حرفا همون ساعت


به اندوه غروبي که, به دلشوره ي خوبي که


تو چشمام خيره ميموني, به من چيزي بفهموني


منو ببر به دنيامو, به اون دستا که ميخوامو


به اون شبا که خندونم, که تقديرو نمي دونم


 

مثه اینکه چند وقت یه بار باید یه آهنگ همه ی احساسات خفته رو بیدار کنه

شده مثه آتیش زیر خاکستر.....

 

 



:: بازدید از این مطلب : 773
|
امتیاز مطلب : 144
|
تعداد امتیازدهندگان : 44
|
مجموع امتیاز : 44
تاریخ انتشار : 1 / 7 | نظرات ()
نوشته شده توسط : یلدا

صبحی مادری برای بیدار کردن پسرش رفت.
مادر: پسرم بلند شو. وقت رفتن به مدرسه است.
پسر: اما چرا مامان؟ من نمی خوام برم مدرسه.
مادر: دو دلیل به من بگو که چرا نمی خوای بری مدرسه.
پسر: یک اينکه همه بچه ها از من بدشون می یاد. دو همه معلم ها از من بدشون می یاد.
مادر: اُه خدای من! این که دلیل نمی شه. زود باش تو باید بری به مدرسه.
پسر: مامان دو دلیل برام بیار که من چرا باید برم مدرسه؟
مادر: یک تو الآن پنجاه و دو سالته. دوم اینکه تو مدیر مدرسه هستی !

مردا هیچوقت بزرگ نمی شن

هیچوقت مغز قدّ نخودشون رشد نمیکنه

هر روز بی فکر تر و .... تر میشن

دیگه چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

 



:: بازدید از این مطلب : 817
|
امتیاز مطلب : 144
|
تعداد امتیازدهندگان : 48
|
مجموع امتیاز : 48
تاریخ انتشار : 30 / 6 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

 

چرا مردها دارای وجدان پاکی هستند؟
به این دلیل که هیچ گاه از آن استفاده نمی کنند
چرا روانکاوی مردها خیلی سریع تر نسبت به خانم ها انجام می پذیرد؟
زیرا هنگامیکه زمان بازگشت به دوران کودکی فرا می رسد، مردها همان جا قرار دارند
شباهت آقایون با آگهی های بازرگانی چیست؟
شما نمی توانید یک کلمه از حرف های آنها را باور کنید و هیچ چیز برای زمانی بیش از 60 ثانیه دوام نمی آورد

به یک مرد با نصف مغز چه می گویند؟
با استعداد
در آمریکا به یک مرد باهوش و با استعداد چه می گویند؟
توریست
یک وضعیت غیر قابل كنترل چیست؟
صد و چهل و چهار مرد در یک اتاق
برای درست کردن پاپ كُرن به چند مرد نیاز است؟
سه تا، یک نفر ماهیتابه را بر روی گاز نگه میدارد و دو نفر دیگر گاز را تکان می دهند تا گرما به تمام سطح ماهیتابه برسد
آقایون لباس هایشان را چگونه دسته بندی می کنند؟
"کثیف" و " کثیف اما قابل پوشیدن"
تنها یک مرد می تواند یک ماشین ارزان قیمت 2 میلیون تومانی بخرد و
یک سیستم صوتی 4 میلیون تومانی بر روی آن نصب کند

شما به مردی که همه چیز دارد چه می دهید؟
زنی که به او نشان دهد چگونه می تواند از آنها استفاده کند
چرا مردان تنها در نیمی از زندگی خود با بحران مواجه هستند؟
زیرا آنها در تمام طول زندگی خود در دوران نوجوانی به سر می برند
آینده نگری یک مرد چگونه مشخص می شود؟
به جای یک بطری 2 بطری مشروب بخرد
فرق یک شوهر جدید با یک هاپوی جدید در چیست؟
بعد از یک سال هاپو هنوز هم از دیدن شما به هیجان می آید
نازکترین کتاب دنیا چه نام دارد؟
چیزهایی که مردان در مورد زنان می دانند



:: بازدید از این مطلب : 827
|
امتیاز مطلب : 175
|
تعداد امتیازدهندگان : 54
|
مجموع امتیاز : 54
تاریخ انتشار : 29 / 6 | نظرات ()
نوشته شده توسط : رها

می روم اما بدان یک سنگ هم خواهد شکست

آنچنان که تاروپود قلب من از هم گسست

می روم با زخم هایی مانده از یک سال سرد

آن همه برفی که آمد آشیانم را شکست

می روم اما نگویی بی وفا بود و نماند

از هجوم سایه ها دیگر نگاهم خسته است

راستی یادت بماند از گناه چشم تو

تاول غربت به روی باغ احساسم نشست

طرح ویران کردنم اما عجیب و ساده بود

روی جلد خاطراتم دست طوفان نقش بست

 

تو هم برو به جهنم...واسه همیشه



:: بازدید از این مطلب : 748
|
امتیاز مطلب : 157
|
تعداد امتیازدهندگان : 51
|
مجموع امتیاز : 51
تاریخ انتشار : 28 / 6 | نظرات ()